کلبه عشق
رسم عاشقی
با اون غرور نعلتی زندگیمو بهم زدی
ازم گرفتی عشقتو بختم و بد رقم زدی
گفتی بشین تو قلب من چیزی نگو جایی نرو
گفتی بجز من تو دلت حتی نباشه آرزو
با هیشکی گفتی حرف نزن نگاه نکن به هیچ کسی
گفتی اگه جز این بشه دیگه به من نمیرسی
دیوونه ی چشات بودم گفتم که هرچی تو بگی
صدات بهم نفس میداد گفتم همینه زندگی
با اون غرور نعلتی زندگیمو بهم زدی
ازم گرفتی عشقتو بختم و بد رقم زدی
گفتی بشین تو قلب من چیزی نگو جایی نرو
گفتی بجز من تو دلت حتی نباشه آرزو
با هیشکی گفتی حرف نزن نگاه نکن به هیچ کسی
گفتی اگه جز این بشه دیگه به من نمیرسی
دیوونه ی چشات بودم گفتم که هرچی تو بگی
صدات بهم نفس میداد گفتم همینه زندگی
از همه کس گذشتم و با همه عالم بد شدم
دیوونه ی تو بودن و از زندگی بلد شدم
میگفتی گه گاهی به من یه جمله ی دوست دارم
من به همین راضی بودم که از تو دست بر ندارم
اما یه روز رسید و من از چشای تو افتادم
منی که حتی جونم و برای چشمات میدادم
تموم زندگیم بودی چرا باهام غریب شدی
نمیشناسم دیگه تو رو یه جورایی عجیب شدی
دور و ورت شلوغه نه! روزات قشنگه این روزا ؟
واسه تو تکراری شدم ؟ آره ؟ همینه بی وفا ؟
این رسم عاشقی نبود زندگیتم عادی میشه
اون وقت میفهمی هیچ کسی مثل من عاشق نمیشه
نظرات شما عزیزان:
امید وارم دوستان خوبی باشیم
.gif)
Design By: KHanOomi |